
انتخاب کدخدا
همواره در طول تاریخ ایران، روستاها توسط کدخدایان اداره شده است. مردم کسی را به عنوان کدخدا انتخاب می کردند که بیشتر از دیگران نفوذ و اعتبار داشته باشد و بتواند ضمن رسیدگی به کارهای کشاورزی و دامداری خود، در امور عمومی روستا نیز فعالیت نماید.
کدخدا به عنوان ریش سفید و معتمد محل در کلیه امور ده، سوای امور دینی و مذهبی دخالت داشت.
تا پیش از آن که کُهبُد اراضی ملارد را از اداره خالصه خریداری نماید، انتخاب کدخدا توسط مردم و با تأیید و امضای اداره خالصه انجام می گرفت.
اما پس از آن که کُهبد اراضی ملارد را خریداری نمود؛ ارباب یعنی (کُهبُد) یکی از افرادی را که در میان مردم از نفوذ و اعتبار قابل توجهی برخوردار بود به کدخدایی بر می گزید. البته بعدها فرمانداری نیز حکم کدخدایی وی را صحه می گذارد.
یادآور می شود در ملارد قدیم کسی که کدخدا می شد، کدخدای ملارد، کرد آباد و قشلاق به شمار می آمد و در واقع، این سه مکان یک کدخدا داشت.
وظیفه کدخدا
ـ هنگامی که حوادث طبیعی همچون زلزله، سیل و بیمار های مُسری دامنگیر مردم می شد؛ کدخدا تا پیش از رسیدن کمک های دولتی، مردم را برای کمک به یکدیگر بسیج می نمود.
ـ اگر اختلافی میان روستائیان بر سرِ زمین، آب، حق وراثت و یا اختلافات خانوادگی صورت می گرفت، کدخدا آنان را به صلح و دوستی و مماشات با یکدیگر دعوت می نمود و اغلب نیز با پادرمیانی کدخدا مسائل و مشکلات حل و فصل می شد و اگر از این طریق ممکن نمی گردید؛ آنان را به ادارات دولتی و ژاندامری معرفی می نمود تا از طریق قوانین مدنی کشور نسبت به مشکل آنان رسیدگی شود.
کدخدا گذشته از اموری که به روستا مربوط می گردید، رابط بین روستائیان و اداره های دولتی نیز به شمار می آمد.
از جمله هنگامی که مأمور یا مأموران دولتی برای انجام وظایفی همچون رسیدگی به امور بهداشتی، سرشماری نفوس، امور انتظامی و سربازگیری به ملارد می آمدند؛ این وظیفه کدخدا بود که از آنان پذیرایی نماید. در چنین مواردی، مأموران ابتدا به کدخدا مراجعه می کردند تا تسهیلاتی برای انجام کارهایشان فراهم گردد.
مثلاً مأموری که برای سربازگیری می آمد؛ با در دست داشتن اسامی کسانی که هنگام سربازیشان فرا رسیده بود، ابتدا به خانه کدخدا می رفت و از کدخدا می خواست تا آنان را معرفی نماید.
کدخدا دستیار خود را، به منزل جوانانی که وقت سربازیشان فرا رسیده بود می فرستاد و از پدر و مادر آنان می خواست که به همراه جوان خود به خانه کدخدا بیایند. با آمدن آنان؛ مأمور مطابق وظیفه، حکم سربازی را می خواند و آنچه را که در این خصوص می بایست بگوید بیان می داشت.
در این هنگام کدخدا زبان به سخن می گشود و برای این که دلشوره و نگرانی جوان را برطرف سازد و آه و ناله پدر و مادر را از میان ببرد به آنان می گفت:
سربازی یک وظیفه عمومی است؛ همه مردم در مقابل کشور خود مسئول هستند. هرکس باید دِِینِ خود را نسبت به میهن خود ادا کند و… کدخدا با سخنانی از این سیاق، پدر و مادر را مجاب می نمود تا فرزند خود را در روز مقرر به خدمت نظام بفرستند و دلشوره جوان را نیز تبدیل به یک شور و وظیفه میهنی می نمود.
کدخدایان ملارد
این که نخستین کدخدای ملارد چه کسی بوده به درستـی معلوم نیست و این که از چه زمان برای ملارد، کرد آباد و قشلاق یک کدخدا انتخاب شده نامعلوم است.
بنا بر تحقیقات انجام گرفته اولین کدخدای شناخته شده ملارد محمد حنیفه خان و آخرین کدخدای ملارد نیز ناصرخان صادقی بوده است.
کدخدایان ملارد به ترتیب عبارتند از:
محمد حنیفه خان
قدر مسلم این است که محمدحنیفه خان در سال ۱۲۹۴ شمسی یعنی در عهد احمدشاه قاجار مقام کدخدایی ملارد را داشته است و این از خلال نامه ای که وی به اداره خالصه نوشته و در آن موضوع شکسته شدن سنگ آسیاب ملارد را در میان گذارده معلوم می گردد.
محمودخان حنفی
فرزند محمد حنیفه خان. در ملارد ولادت یافت. کدخدایی ملارد را به مدت چند سال و آن نیز تا سال ۱۳۱۰ برعهده داشت و عاقبت در حدود سال ۱۳۱۵ درگذشت و در قبرستان ملارد به خاک سپرده شد.
مشهدی محمد افشار
از حدود سال ۱۳۱۰ به مدت چند سال کدخدایی ملارد را برعهده داشته است. علی رغم پرس و جویی که صورت گرفت از زندگی و حیات مشهدی محمد افشار اطلاعی به دست نیامد.
فقط این مطلب معلوم گردید که مشهدی محمد افشار خانه اش بیرون قلعه و در جنب زمین های حاج محمدعلی پدر مهدی خان نوری بوده که بعداً توسط حاج غلامحسین کاظمی خریداری شده است.
مصطفی خان صادقی
فرزند شیخ صالح، در سال ۱۲۸۳ در ملارد ولادت یافت. چند سالی را تا سال ۱۳۱۷ در مقام کدخدایی ملارد به فعالیت پرداخت.
وی فردی مردمدار و از کدخدایان با تدبیر و از علاقمندان به گسترش دانش بود و هنگامی که اهالی ملارد در سال ۱۳۰۹ اقدام به نامه نگاری به وزیر معارف نموده و تقاضای تأسیس مدرسه در ملارد را داشتند، اولین امضا متعلق به وی بود.
وی در سال ۱۳۲۵ به بیماری سل درگذشت و در قبرستان ملارد به خاک سپرده شد.
حسن ناصری
فرزند ملا محمد نبی. در ملارد ولادت یافت و از سال ۱۳۱۷ تا حدود سال ۱۳۲۲ مقام کدخدایی ملارد را برعهده داشت.
حسن ناصری فردی با سواد و دانش آموخته بود که به همین دلیل اشتهار به شیخ حسن ناصری داشت. وی یکی از مدافعان گسترش سواد و دانش در روستای ملارد بود و چنان که از اسناد نیز برمی آید، از امضا کنندگان دو نامه ای است که اهالی ملارد یکی در سال ۱۳۰۹ و دیگری در سال ۱۳۱۵ به وزارت معارف نگاشته و در آن تقاضای تأسیس مدرسه در ملارد را نموده اند.
وی در حدود سال ۱۳۳۵ وفات نمود و در قبرستان ملارد به خاک سپرده شد.
حاج غلامرضا افشار
فرزند ولی، در سال ۱۲۷۲ در ملارد ولادت یافت و از حدود سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۹ در مقام کدخدایی ملارد به ایفای نقش پرداخت. حاج غلامرضا افشار فردی خیّر و از آثار خیر وی ساختن حوض مسجد ملارد بود که آن را در حدود سال ۱۳۲۰ ساخته است. حاج غلامرضا افشار از سازندگان دبستان شماره ۵۶ ملارد به شمار می آید که آن را در سال ۱۳۱۷ به مشارکت حاج ابوالقاسم سلیمی و حاج صفرعلی ناصری بنا نموده اند.
همچنین غسالخانه ملارد بنا بر وصیت وی در سال ۱۳۳۵ توسط پسرش محمود افشار ساخته شده است. وی در حدود سال ۱۳۳۲ درگذشت و در قم، در قبرستان نو به خاک سپرده شد.
مهدی خان نوری
فرزند محمدعلی، در حدود سال ۱۲۸۶ در ملارد ولادت یافت. از سال ۱۳۲۹ تا سال ۱۳۴۴ در مقام کدخدایی ملارد به ایفای نقش پرداخت. و در سال ۱۳۴۵ درگذشت و در قبرستان ملارد به خاک سپرده شد.
شایان ذکر است در غیاب مهدی خان نوری یعنی زمانی که برای وی کاری پدید می آمد و یا مثلاً در مسافرت بود؛ پسرش کریم خان نوری عهده دار مسئولیت های پدر بود.
ناصرخان صادقی
فرزند مصطفی خان صادقی، در سال ۱۳۱۳ در ملارد ولادت یافت. وی از سال ۱۳۴۴ به انتخاب کهبد و امضای فرمانداری به کدخدایی ملارد برگزیده شد و تا ۱۳۵۱ در این مقام قرار داشت. وی فردی جامع فضایل اخلاقی و از علاقمندان گسترش سواد و دانش در میان اهالی بوده و اکنون نیز در ملارد سکونت دارد.
متن حکم کدخدایی وی که از طرف فرمانداری کرج در تاریخ۱۰/ ۳/ ۱۳۴۴ و به شماره ۱۰۶۳ صادر گردیده به قرار ذیل است:
آقای ناصر صادقی
بنا به معرفی مالک و به پیشنهاد شماره۳۹۲ـ۶/ ۳/ ۴۴ بخشداری شهریار، به موجب این حکم به سمت کدخدایی قریه ملارد منصوب می شوید.
حقوق سنواتی شما بر طبق قرارداد جداگانه که بین شما و مالک تنظیم می شود قابل پرداخت خواهد بود.
فرماندار شهرستان کرج: روحانی»
برگه از وبلاگ ملاردی ها جناب آقای معین الدین محرابی
انتهای پیام/